آدمک آخـــــــــــــر دنیاست بخنــد ...
آدمک مــرگ همین جاست بخنــد ...
دست خطـی که تو را عاشق کرد ...
شوخــــــــی کاغـذی ماست بخند ...
ادامه مطلب ...
کوه پرسید ز رود، زیر این سقف کبود، راز ماندن در چیست؟
گفت: در رفتن من ...
کوه پرسید: و من؟
گفت در ماندن تو ...
بلبلی گفت: و من؟
خنده ای کرد و گفت در غزلخوانی تو ...
بالا رفتن سن حتمی است ...
اما اینکه روح تو پیر شود ...
بستگی به خودت دارد ...
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ ...
ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ ...
چه جالــــب اســت ...
نـــاز را می کشیــم ...
آه را می کشیــــــم ...
انتظار را می کشیـم ...
فریـاد را می کشیـم ...
درد را می کشیــــم ...
استاد پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟
کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»
ادامه مطلب ...
ﭼﻘﺪﺭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﻭ ﻏﻮﺍﺻﯽ ﺩﺭ ﻋﻤﻖ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧمی کنم ...
می میرﻡ ﻭ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﻣﺎﻩ نمی بینم ...
فقط می رویم تا برسیـم ...
گاه برای رسیدن باید نرفت باید ایستاد و نگریست ...
ادامه مطلب ...
رهایشان کنید ...
که با کمترین بی توجهی، از پا در می آیند ...
ادامه مطلب ...