مهــــــــــــربان یار

گاه نوشته های مهــــــــربانی

مهــــــــــــربان یار

گاه نوشته های مهــــــــربانی

رسیدن ...

گاه می رویم تا برسیــم ...
کجـــایش را نمیدانیـــــم ...

فقط می رویم تا برسیـم ...


بی خبر از آن که همیشه رفتـن راه رسیدن نیست ...

گاه برای رسیدن باید نرفت باید ایستاد و نگریست ...

 


باید دید، ...

شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت می کنـد ...

بایـد ایـستاد و نگــریسـت به مسیـــر طی شــــده ...


گاه رسیده ای و نمی دانی ...

و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای ...



مهم رسیدن نیست، مهـم آغاز اسـت ...

که گــاهـی هیچ وقـــت نمی شـــــود ...

و گاهی می شود بـدون خواســت تـو ...


پدرم می گفت تصمیم نگیر،

اگر گرفتی شروع را به تاخیــر انداختن، ... نرسیدن اسـت ...



اما گاهی آغاز نکردن یک مسیر بهتـرین راه رسیدن اسـت ...



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آبجی مهربانم ...


زندگیت پر از رسیدن ها ...

...


گل


شاد باش و همیشه بخند ...

نظرات 1 + ارسال نظر
Mina دوشنبه 19 بهمن 1394 ساعت 03:17

خیلی ازت ممنونم داداش عزیزم ...
امیدوارم که همیشه داداشم خوشحال و سلامت باشه

خواهش می کنم آبجی گلم ...
شادی و سلامتی تو آرزوی داداشته ...
پاینده باشی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد