مهــــــــــــربان یار

گاه نوشته های مهــــــــربانی

مهــــــــــــربان یار

گاه نوشته های مهــــــــربانی

انسان بود ...


با عجله راه می رفتم، ...
که محکم به چیزی خوردم! ...
"آدم" بود ...

منتظر بودم پرخاش کند، ...
لبخندی زد و رفت! ...
 

 
به گمانم "انسان بود" ...







ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آبجی مهربونم ...

زندگیت سرشار از انسان های خوب ...


نظرات 1 + ارسال نظر
Midya پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 01:27

افسوس که ادم های زیادی هستند که انسان بودن را نمی دانند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد